موری بوکچین
به همت روبرت سپانیان
[/ultimate_heading]
کتاب حاضر از موضوع خود خارج نمیشود و نظریهای منسجم را در بومشناسی اجتماعی طرحریزی میکند که ربط و نسبتی با نگرش متعارف در دوران ما ندارد. ولی ما بر دوش دیگران ایستادهایم، فقط بدین معنا که آنها مشکلات را ایجاد کردهاند و ما مجبوریم حلشان کنیم.
از این رو، تا حد زیادی به آثار ماکس وبر، ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو و کارل کولانی مدیونام. همۀ این افراد استادانه مشکلات استیلا و بحران عقل، علم و فنونی را پیشبینی کردند که امروزه ما را احاطه کرده است. کوشیدهام با پیروی از کورهراههایی که متفکران دولتستیزِ قرن گذشته گشودهاند، خصوصاً اصول همکاری طبیعی و اجتماعی پِتِر کروپوتکین، این موضوعات را حلوفصل کنم. من التزام او به ائتلافگرایی را بر پیمان و مبادله مبتنی نمیکنم و مفهوم «جامعهگراییِ» او را (که شخصاً آن را به «اصول همکاریِ مبتنی بر همزیستی» تفسیر میکنم) در میان ارگانیسمهای غیرانسانی، کمی سادهانگارانه میدانم. بااینحال، کروپوتکین در تأکید خود بر این موارد منحصربهفرد است: نیاز به آشتیدادن انسان با طبیعت، نقش کمک متقابل در تکامل طبیعی و اجتماعی، نفرت او از طبقات و رهیافت او بر فنون جدید که بر تمرکززدایی و سنجش انسانی مبتنی باشد. بر این باورم که چنین بومشناسی اجتماعیِ آزادیخواهی میتواند از ایدئولوژیهای دوگانهانگار و نوکانتی، از جمله ساختارگرایی و بسیاری از نظریههای اشتراکی، دور بماند ــ دوگانهانگاریای که امروزه بسیار رواج دارد. برای فهم گسترش استیلا، فنون، علم و ذهنیت ــ مورد آخری هم در تاریخ طبیعی و هم در تاریخ بشری ــ باید نخ تسبیحی را بیابیم که بر گسستگیهای طبیعت انسانی و غیرانسانی غلبه یافته است…